جوکهای بامزه
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 96
بازدید هفته : 208
بازدید ماه : 207
بازدید کل : 31664
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 310
تعداد آنلاین : 1



باربی ناز
باربی
یک شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 6:5 AM ::  نويسنده : باربی ناز       

 
 
 

اولي: تو فكر مي كني با ديدن عددها مي توان آينده را پيش بيني كرد؟  

دومي : بله، مادر من مي تواند . چون از اول سال كه مادر كارنامه ام را ديد گفت : تو آخر سال از رياضيات تجديد مي شوي . و اتفاقا همينطور هم شد 

 
 

پدر : از پسر همسايه ياد بگير ، درست هم سن و سال تو است ولي شاگرد اول شده .

پسر : پدرجان شما هم كه هم سن و سال دايي هستيد چرا مثل او دكتر نشديد ؟

 
 

دزدي به خانه اي رفت . چون چيزي براي دزديدن پيدا نكرد عصباني شد و مشق بچه هايش را خط زد .

 
 

شخصي خودكارش تمام مي شه ، ترك تحصيل مي كنه

 


معلم: قوي ترين شخصي را كه مي شناسيد كيست؟

شاگرد: صاحبخانه....!!!!


 
 
 

اولي:  اگه تو خالي نمي بندي و قبلا چين بودي اسم يكي از خيابون هاشو بگو ؟

دومي كمي فكر كرد و گفت : خيابون بروسلي

 

 
 

به يكي ميگن عموت مرد..

 ميگه : اي ول تريپ مشكي .!!!!

 

 
 

از يك نفر كه رشته اش دامپزشكي بود پرسيدند:رشته تحصيلي شما چيست؟

طرف براي اينكه رشته اش با كلاس باشه ميگه:رشته دامپيوتر شاخه پشم افزار

 

 
 

يه مورچه ي پسر دچار افسردگي مي شود . مامانش او را نزد يك روانپزشك برد. روانپزشك پسر را معاينه كرد و از پرسيد چي شده؟

 مورچه ميگه : عاشق يكي شدم ، رفتم جلو ديدم تفاله چاي است!!!!

 
 

يك لامپ مي سوزد به آن پماد سوختگي مي زنند.

 

 
 

ماه محرم دكتر به ديوانه خانه مي رود و مي بيند همه جشن عروسي گرفتند ولي يكي ساكت است. فكر مي كند شايد حالش خوب شده ازش مي پرسد: چرا تو ساكتي؟

ديوانه: آخه من عروسم.!!!!!


 
 

معلمي  حرف لام را ،  نون تلفظ مي كرد. يكروز  به بچه ها درس الف را مي داد . به بچه ها گفت تكرار كنيد

بچه ها گفتند: انف

معلم گفت : وقتي من مي گويم انف شما ها نگوييد انف بگوييد انف .!!!!

 

 
 نظر  یادتون نره